به گزارش شهرآرانیوز، غلامرضا بکتاش که شعر را پای کلاسهای قیصر امینپور و نادر ابراهیمی آغاز کرده، بهصورت تخصصی در حوزه شعر کودک و نوجوان فعالیت میکند. این شاعر و نویسنده بیش از ۴۰ عنوان کتاب در این حوزه منتشر کرده که برخی از آنها در کنگرههای بینالمللی و ملی برگزیده شدهاند.
او که سه دوره بر گزیده بخش کودک نوجوان جشنواره بین المللی شعر فجر شده، امسال به عنوان داور در جشنواره بینالمللی شعر فجر حضور داشت.
گپ و گفت با این شاعر مطرح را بخوانید.
بهنظرم ادبیات برای کودک درونی است و در شعر کودک نیز باید یک کودک درون فعال وجود داشته باشد که در شاعر ظهور کند.
ما مینویسیم تا کودکان ما حالشان خوب باشد، بتوانند فضایی را تجربه کنند که تجربه نکردهاند. ما در شعر کودک باید دامنه لغات کودک را بالا ببریم و جهان جدیدی را به کودک هدیه بدهیم. اما نباید سر کودک کلاه بگذاریم و نباید معلوماتمان را به رخ کودک بکشیم.
شاعر نبابد برای ایده منتظر کودک باشد، چون ایده کودک آنقدر پرتوان نبوده که از آن شعر به دنیا بیاید.
مسئله کشف در شعر بسیار حائز اهمیت است، آیا در شعر کودک نیز همین مطرح خواهد بود؟
کشف یک بازی است؛ بازی که اگر ادامه بدهیماش میتواند پدیده شود. شاعر بابد بارها به مصافاش ببرد از آن شکست بخورد و مقلوباش شود، اما باز برگردد و تکرار کند تا قلبه رخ دهد.
معیار یا محاوره خواندن به عهده شاعر است. اما نباید فراموش کنیم که زبان مهمترین اصل شعر است. وقتی ما شعری به دنیا میآوریم که انیمیشن محور است نتیجه آن کتابهای زردی خواهد شد که هزاران بار در بازار بی علت چاپ شده است.
کشف شاعرانه از کجا میآید؟
کشف شاعر از تمرکز و توجهی بوجود میآید که شاعر به کمک درک خود به جهان کودکانه نگاه میکند. حتما نیازی نیست در این موارد خود شاعر ان جهانی را بنویسد که کودک زندگی کرده است، گاهی ما باید کودک را به چیزی دعوت کنیم که نزیسته، اما باید آن را در زیستناش در نظر بگیرد.
اگر بخواهیم بچه را دست کم بگیریم، شعرهایی مثل «اتل متل توتوله» جایگزین شعرهای بهتری میشوند که از سر بی حوصلگی برای کودک خوانده نمیشود. گاهی ما حتی سه دقیقه هم تحمل کودکمان را نداریم و توقع رشد از دنیای آن داریم.
نویسندگان شعر کودک دارند تلاش میکنند که دنیای زیباتری به کودک نشان بدهند؛ دنیایی به دور از آسیب «اتل متلها»ی کلیشهای و فرمی.
تفاوت دنیای شعر کودک و بزرگسال در کجاست؟
نویسندگان شعر کودک دارند تلاش میکنند که دنیای زیباتری به کودک نشان بدهند؛ دنیایی به دور از آسیب «اتل متلها»ی کلیشهای و فرمی.
اما آنچه در زندگی یک بزرگسال هست در حیات کودک هم خواهد بود با این تفاوت که شاعر بابد یادبگیرد کودکانه به آنها بپردازد. از طرف والدینی که شعر را میخوانند هم این واجب است که شعر باید برای کودک کالبدشکافی شود نه آنکه بخوانند و بگذرند.
از سوی دیگر اتفاقهای پایانی و غافلگیر کننده در شعر واجب است، در شعر کودک هم به همین صورت، اما در شعر کودک باید کودکانه باشد و کودک را غافلگیر کند.
آسیب شعر کودک در کجاست و راهحل چیست؟
شاید اولین مرتبه باشد که درمورد شعر کودک اینگونه میشنوید اما همیشه سعی کردهایم حرفهای کلیشه بزنیم و محاورهسرایی کنیم. معیار در شعر کودک فراموش شده است و نتوانستهایم چیزی برای خوراک کشفی شاعر بیافرینیم.
اهمیت شعر شنیدن در کودکی به دلیل چند مسئله مهم است. شاعر باید ابتدا خودش چیزی را کشف کند سپس به دست کودک بسپارد. یعنی اول باید چیزها و اتفاقاتی را لمس کند سپس برای کودک بیافریند.